
بزرگترین دستاوردهای نسل هشتم
امسال، سال مهمی برای همهی ما گیمرهاست. نسل هشتم کنسولها، ماههای آخرشان را سپری میکنند و انبوهی از خاطرات از خود بجای میگذارند. از عناوین جاهطلبانه گرفته تا پیشرفتهای سختافزاری و نرمافراری، ما شاهد پیشرفتهای قابل توجهی بودهایم. در حالی که در انتظار نسل بعد نشستهایم، بد نیست نگاهی به گذشته بیاندازیم؛ چراکه دستاوردهای امروز، ثمرهی تلاش دیروز هستند. به این مناسبت، در این قسمت از Pardis Co-op نظر نویسندگان پردیسگیم را دربارهی بزرگترین دستاوردهای نسل هشتم در زمینههای مختلف، خواهیم دید. با ما همراه باشید.

علی حسن زاده: به عقیدهی من، بزرگترین دستاوردهای نسل هشتم کنسولهای خانگی را نه در بازیهای عرضه شده در این نسل، بلکه در سرویسها و خدمات جدید و منحصربهفرد شرکتهای سازنده باید جست و جو کرد. فراگیرتر شدن صنعت بازیهای کامپیوتری و عرضهی عناوین بیشمار بر روی پلتفرمهای مختلف، و با ظهور سرویسهای اشتراکی معروفی چون Netflix در دنیای فیلمها، همگان را به این واداشت که با وجود دسترسی اکثریت مردم جهان به یک اینترنت معقول، آینده فیلمها و بازیها در ارائه سرویسهای مشابه خواهد بود. این موضوع باعث شد هدف بسیاری از سازندهها ارائهی سرویسهای باکیفیت باشد تا گوی رقابت را از یکدیگر بربایند. لذا وجود سرویسهای مشابه در زمینه بازیهای کامپیوتری چندان دور از ذهن به نظر نمیرسید و تلاش دو کمپانی سونی و مایکروسافت برای خلق چنین سرویس مشابهی، به ارائه سرویسهایی چون PS Now و Game Pass منجر شد. جایزه بهترین دستاورد نسل هشتم به سرویس Game Pass از طرف کمپانی مایکروسافت تعلق میگیرد. عرضهی عناوین بزرگ و کوچک بر روی این سرویس با قیمت بسیار معقول را میتوان گامی بسیار مثبت در این زمینه دانست که در عین حال با واکنش و رضایت بسیار مثبت مخاطبین روبرو شد. البته به جرأت میتوان گفت نقطه قوت سرویس Game Pass را میتوان در عناوین جدیدی که از همان روز اول بر روی این سرویس در دسترس مخاطبین قرار میگیرند، دانست. همچنین از آنجا که خرید سرویسهای ماهانه وسالیانه برای دسترسی به عناوین روز در مقایسه با خرید نسخههای فیزیکی با قیمت گزاف به صرفهتر است، بدون شک سرویس Game Pass بهترین و بزرگترین دستاورد نسل هشتم تلقی میشود.

محمد مهدی حسین زاده: عدهای نسل هشتم را با اغماض جلوهای از یک مرثیه میدانند؛ مرثیهای برای مدیوم نوپا و کودکی که در دوران بلوغ به سر میبرد. شاهدشان نیز تفاوت فاحش کمیت و با اندکی غلو کیفیت آثار منتشر شده در دو نسل اخیر است. از آن سو هستند افرادی که این نسل را برههی شکوفایی و بلوغ معنوی بازیهای ویدئویی میخوانند. شاهدان اینان نیز کیفیت آثار است، به گونهای که انگشت اشاره خود را به سوی آثاری همچون Sekiro، Inside، God of War و … نشانه گرفتهاند. اما حقیقت ماجرا جایی میان این دو خوانش است. نسل هشت نه از تکامل “هنر” جا ماند، و نه “هنر” شد!
نسل هشت را میتوان نسل تضادها نامید، به گونهای که اشتیاق سیر به سوی دیالکتیک در آن مشهود است. لیدئولوژیستها و افراد دخیل در صنعت باید روزی به دیالکتیک میرسیدند تا هنر را معنی کنند و بلوغ بخش indie صنعت، جلوهای است از این دیالکتیک هرچند در سطحی مبتذل.
درست است که این نسل ۳-۰ به نسل قبل از بابت بایوشاک عقب است، درست است که راکستار این نسل در کمیت تنبلی کرده است و درست است که مس افکت این نسل به سطل زباله تعلق دارد، اما این نسل حکم حرکت بازیسازان به سوی ادای دین به فرم را دارد. نسلی که با Bloodborne شکوهش آغاز شد و فرم گرایی را از یک بحث آرمانگرا، به رویکردی عملگرا رساند. در اواخر نسل نیز کوجیما با خوانشی هنرمندانه سعی کرد از این چرخهی مسموم که بازیسازان به آن محکوماند خارج شود، هرچند این تلاش با خوانش غلط و عدم درک کوجیما از مدیومی که در آن مشغول به کار است هدر رفت.
اما مهمتر از همه قوت گرفتن بخش indie صنعت است، نسلی که در آن inside و Hollow knight و … عرضه میگردد را نمیتوان “نسلی بد” خطاب کرد. شاید بتوان گفت بازیهای indie آرزوی تمامی آثار که رسیدن به فرم است را به جا آوردند و از این رو نسل هشت نسلی بود که بحث پیرامون هنر بودن ویدئوگیم را باری دیگر با جدیتی بیش از پیش به میان آورد.
اما پاسخ این سئوال که آیا این نسل را میتوان رنسانس نام نهاد را در انتهای نسل بعد میتوان مشخص نمود؛ زمانی که مشخص میشود آثار به استقلال ویدئوگیم به عنوان یک مدیوم هنری معتقد و پایبند بودهاند، یا ترجیح میدهند برای همیشه زیر سایهی ادبیات و سینما ارتزاق کنند.

عرفان جلیلی: در نسل هشتم پیشرفتهای زیادی در زمینههای مختلف داشتیم. گرافیگ بازیها و طراحی هنری آنها ارتقاء چشمگیری داشت و هر روز میدیدیم که در مجامع مختلف راجع به بالا بودن گرافیک و پشتیبانی از کیفیت ۴K و فریم ریت بالای بازیها صحبت میشد. بازیسازها سعی میکردند تا بازیهای خود را گستردهتر سازند و محتوا و آزادی عمل بیشتری را در اختیار بازیکنان قرار دهند. داستان بازیها نیز درگیر کنندهتر و جذابتر میشد. عناوینی مانند God Of War یا Witcher 3 هر کدام پا را فراتر گذاشته و عناصر جدیدی را به سبک خود اضافه کردند؛ به طوری که عناوین مختلفی با الهام از آنان ساخته شد. در این میان بازیهای آنلاین نیز در این کارزار عقب نماندند و با ظهور مود بتل رویال و عناوینی همچون Fortnite و PUBG، بازار این بازیها نیز بسیار داغ تر از گذشته گردید.
اما به نظر من بزرگترین دستاورد این نسل عناوینی هستند که فقط برای سرگرم کردن مخاطب خود ساخته نشده بودند، بلکه آمده بودند تا مفهومی خاص را در ذهن بازیکن ایجاد کنند. اکثر این بازی ها نیز با بازخوردهای مثبتی مواجه شدند، از عناوین بزگ مانند Hellblade و Nier Automata گرفته تا عناوین کوچکتر مانند Gris و Celeste توانستند جوایز مختلفی را نیز نصیب خود کنند. وقتی شما Celeste را بازی میکنید، به زندگی خود نیز نگاهی میاندازید و با شخصیت اصلی ارتباط برقرار میکنید. یا با دیدن سختیها و ترسهای شخصی اصلی بازی Hellblade یعنی Senua و اینکه چگونه با آنها کنار میاید، راجب زندگی و مفهوم آن حداقل کمی فکر میکنید. از نظر من ارزش این بازیها بسیار بیشتر از آن است که میگویند، چون سازندهها فکر زیادی را روی آنها گذاشتهاند و سعی کردهاند تا مخاطب خود را هرچقدر هم کم باشد، در فکر فرو ببرند که شایسته تحسین است.

علیرضا ابروشن: زمانی که بازی monster hunter world را تهیه کردم، به هیچ عنوان فکر نمیکردم تا اینقدر مرا شگفت زده کند. این اثر فوق العاده که در سبک co-op و action-rpg عرضه شده است، یکی از لذت بخش ترین بازیهای عرضه شده در نسل ۸ می باشد. در این عنوان شما در نقش یک هانتر قرار خواهید گرفت که در دنیایی پویا و بسیار زیبا، به شکار انواع هیولا می پردازید. در بازی امکان انجام دادن ان به صورت تک نفره وجود دارد اما لذت اصلی را با تجربه در کنار دیگران بدست خواهید آورد. اگر بخواهم تک تک خوبیهای بازی را نام ببرم، میتوانم چندین مقاله بنویسم. این عنوان، پیشنهاد من به شما به عنوان بزرگترین دستاورد در زمینه بازیهای co-op و همکاری محور می باشد. اگر تا کنون این عنوان را تجربه نکرده اید،لحظه ای شک نکرده و این عنوان زیبا را در کنار بسته الحاقی فوق العاده ان یعنی iceborn که خود از بسیاری از بازیها عنوان بهتریست، تجربه نمایید. البته این نسل از نظر فنی نیز پیشرفتهای قابل توجهی داشته است.
زمانی که بحث تکنولوژیهای گرافیکی و پیشرفتهای فنی میشود، ناخوداگاه یاد موتور گرافیکی frostbite می افتم. یکی از زیبا ترین عناوین عرضه شده تا به امروز، بازی Battlefield v میباشد. از کیفیت بافتهای بسیار زیاد تا خلق نقشههایی با وسعت بالا گرفته تا تخریب پذیری محیط، همه چیز در بهترین سطح قرار دارد. نباید فراموش کنیم که فریم ریت بازی در کنسولها نیز ۶۰ فریم بر ثانیه می باشد که در این روزها برای هر بازی شوتر حیاتی است. پشتیبانی از قابلیت ray tracing بر روی pc نیز باعث هر چه طبیعی تر شدن انعکاسها در محیط شده و همه ی این موارد دست در دست هم داده تا عنوان مورد نظر، یکی از بهترین تجربههای بصری نسل هشتم را به ارمغان بیاورد.

مهدی داوری: با به پایان رسیدن نسل هشتم کنسولهای بازی اگر بخواهم به دستاوردهای این نسل اشاره کنم، باید سه دستاورد و یک حسرت بسیار مهم را نام ببرم. برای من بزرگترین دستاورد نسل هشتم بازگشت فوق العاده کمپانی نینتندو با کنسول نینتندو سوئیچ بود. نینتندو با طراحی و تولید این کنسول نشان داد که همچنان روح خلاقیت و رویاپردازی در این کمپانی زنده است و پس از آن با انتشار بازیهای جذابی مثل The Legend of Zelda: Breath of the Wild، Super Smash Bros. Ultimate، Super Mario Odyssey و… در زمانی که همه ارزش یک اثر را در گرافیک آن میدانستند، تجربه خارق العاده را به بازیکنان هدیه داد.
در کنار موفقیت نینتندو در آخر نسل با کنسول خود یکی دیگر از دستاوردهای نسل هشتم برای من انتشار بازیهای Indie خارق العادهای مثل Cuphead، This war of mine، Undertale، Celeste و… بود. بی شک همین عنوانهای Indie هستند که باعث رشد خلاقیت در چرخه صنعت بازی سازی میشوند و امیدوارم که در نسل آینده نیز شاهد آثار مستقل بیشتر و با خلاقیتهای بالاتری باشیم.
خیلی دوست داشتم که در اگر قرار است از دستاوردهای نسل هشتم و این سالها بگویم از گوگل استیدیا هم نام ببرم و بگویم که گوگل بالاخره نشان داد که استریم بازی میتواند آینده صنعت بازی باشد، اما باید با کمال تاسف گوگل استیدیا را هم به حسرتهایمان اضافه کنیم. ما گیمرها هیچ وقت نا امید نمیشویم و همچنان امید داریم که استیدیا بتواند بالاخره جایگاه خوبی برای خود پیدا کند و اتفاقی نو را در صنعت بازی رقم بزند.
در پایان نیز به شکل کاملا شخصی دوست داشتم تا از عنوان Sid Meier’s Civilization VI نیز یاد کنم که به طرفداران سبک ۴X نشان داد که همچنان این ژانر زنده و پویا است و میتوان از تجربه آن لذت برد.
برای مطالعه جدیدترین مقالات روز دنیای بازی میتوانید از بخش مقالات سایت PardisGame دیدن فرمایید.