GAMES ناامیدکننده

فاجعه‌های گیمینگ 2024: 10 بازی که ناامیدمان کردند

زهرا کریمی

با وجود بازی‌های خلاقانه و برجسته در سال 2024، این سال نیز پر بود از عناوینی که نتوانستند انتظارات را برآورده کنند. بسیاری از این بازی‌ها با تبلیغات بزرگ عرضه شدند، اما به دلایل مختلف از جمله گیم‌پلی ضعیف، مشکلات فنی یا عدم نوآوری، در جلب رضایت مخاطبان ناکام ماندند. در ادامه به بررسی این عناوین می‌پردازیم.اما برای مراجعه به بازی های پرطرفدار و موفق همچون خرید سی پی کالاف دیوتی میتوانید از سایت G4A4 تهیه نمایید.

مقاله مرتبط : 10 بازی موبایلی برتر که در سال 2025 عرضه می‌شوند


1. تنها در تاریکی (Alone in the Dark)

سری کلاسیک Alone in the Dark تلاش کرد با نسخه‌ای جدید در سال 2024 به دنیای بازی‌های ترسناک بازگردد، اما نتیجه چیزی جز ناامیدی نبود. گیم‌پلی بازی تکراری و کند بود و طراحی دشمنان هیچ‌گونه حس تهدید و ترسی القا نمی‌کرد. شخصیت اصلی بازی، Emily، به‌خوبی پرداخته نشده بود و مبارزات تن به تن نیز به‌جای هیجان‌انگیز بودن، بیشتر به نظر می‌آمد ناقص و ناتمام طراحی شده‌اند.
بزرگ‌ترین مشکل بازی، تلاش بیهوده برای تقلید از عناوین موفق ژانر وحشت بود، بدون اینکه هویت خاصی برای خود ایجاد کند. این نسخه ثابت کرد که فرنچایز Alone in the Dark همچنان نتوانسته از سایه نسخه اصلی خود خارج شود.


2. کنکورد ( Concord )

Concord قرار بود پرچمدار جدید بازی‌های سرویس‌محور سونی باشد، اما این پروژه با شکست فاجعه‌باری همراه شد. بازی که با الهام از Overwatch ساخته شده بود، وعده می‌داد که تا سال‌ها جامعه‌ای فعال از بازیکنان ایجاد کند، اما در عمل نتوانست حتی دو هفته دوام بیاورد.
مشکلات فنی، عدم تعادل در گیم‌پلی، و نداشتن جذابیت برای جذب بازیکنان باعث شد که این بازی به‌سرعت از چرخه خارج شود. Concord برای سونی نه‌تنها یک شکست تجاری بزرگ بود، بلکه نشان داد که هنوز هم چالش‌های زیادی در توسعه بازی‌های سرویس‌محور وجود دارد.


3.داست‌بورن (Dustborn)

Dustborn با ایده‌های جاه‌طلبانه‌اش در روایت داستان و پیام‌های اجتماعی معرفی شد، اما در نهایت به یک تجربه خسته‌کننده تبدیل شد. شخصیت‌پردازی‌های سطحی، دیالوگ‌های کلیشه‌ای، و گیم‌پلی بی‌روح باعث شدند که بازی از همان ابتدا بازیکنان را ناامید کند.
داستان بازی که قرار بود مفاهیم عمیق‌تری مانند هویت و روابط انسانی را بررسی کند، در سطح باقی ماند و بیشتر شبیه به یک موعظه طولانی به نظر می‌رسید. Dustborn به‌جای یک تجربه سرگرم‌کننده، به درسی برای بازی‌سازان تبدیل شد که نشان داد پیام‌های بزرگ نیاز به اجرای بهتر دارند.


4. جوخه انتحار: نابودی لیگ عدالت (Suicide Squad: Kill the Justice League)

Suicide Squad بازی

انتظارها از استودیوی Rocksteady پس از شاهکارهایی مانند سری Batman: Arkham بسیار بالا بود، اما این بازی فراتر از یک ناامیدی ساده بود.
Suicide Squad: Kill the Justice League با طراحی مراحل یکنواخت و داستانی بی‌هدف، نه‌تنها طرفداران را ناامید کرد، بلکه میراث درخشان Rocksteady را نیز تحت تأثیر قرار داد.
گیم‌پلی بازی که به‌شدت به حالت سرویس‌محور تکیه داشت، نه جذاب بود و نه توانست به‌خوبی پیاده شود. از همه بدتر، شخصیت‌پردازی ضعیف و بی‌توجهی به تاریخچه و هویت شخصیت‌ها، این بازی را به یکی از بزرگ‌ترین ناکامی‌های سال تبدیل کرد.


5. جمجمه و استخوان‌ها (Skull and Bones)

Skull and Bonesبازی

پس از نزدیک به یک دهه توسعه، Ubisoft نتوانست انتظارات طرفداران از یک بازی ماجراجویی دریایی را برآورده کند.
Skull and Bones وعده داده بود که تجربه‌ای کامل از نبردهای دریایی، کاوش جزایر، و تجارت ارائه دهد، اما نتیجه نهایی بسیار محدودتر بود. بازی حتی امکان شنا کردن یا کاوش جزایر را به بازیکنان نمی‌داد و تعامل با NPCها نیز به‌شدت محدود و بی‌معنا بود.
مشکلات فنی، عدم نوآوری، و محدودیت‌های گیم‌پلی باعث شد که این بازی در حد و اندازه Assassin’s Creed: Black Flag نیز ظاهر نشود.


6. لاک‌پشت‌های نینجای نوجوان: آرکید – خشم جهش‌یافته‌ها

(Teenage Mutant Ninja Turtles Arcade: Wrath of Mutants)

Teenage Mutant Ninja بازی

این بازی با تکیه بر حس نوستالژی طراحی شده بود، اما هیچ‌چیز جدیدی برای ارائه نداشت.
نبود حالت کوآپ آنلاین، سیستم مبارزات ساده و دوربین نامناسب، باعث شد که حتی طرفداران قدیمی لاک‌پشت‌های نینجا نیز از این بازی ناامید شوند. همچنین موسیقی و صداگذاری بازی به‌جای هیجان‌انگیز بودن، بیشتر خسته‌کننده بود.


7. کونگ: غریزه بقا (Kong: Survival Instinct)

Kong Survival Instinct بازی

این بازی که بر اساس فیلم Godzilla vs. Kong ساخته شده بود، نتوانست جذابیت و هیجان فیلم را به دنیای بازی‌ها منتقل کند.
Kong: Survival Instinct با گیم‌پلی تکراری، صداگذاری ضعیف، و داستانی بدون عمق، تجربه‌ای کم‌ارزش برای بازیکنان ایجاد کرد. حتی طرفداران پر و پا قرص دنیای کینگ کونگ نیز نتوانستند از این بازی لذت ببرند.


8. مجموعه کلاسیک جنگ ستارگان: بتلفرانت ( Star Wars Battlefront Classic Collection )

Star Wars Battlefront Classic Collection بازی

این مجموعه که با هدف بازسازی نسخه‌های کلاسیک Battlefront معرفی شد، انتظارات زیادی ایجاد کرد. اما مشکلات گرافیکی، باگ‌های متعدد، و طراحی ضعیف رابط کاربری، باعث شد که بازیکنان به نسخه‌های قدیمی‌تر بازگردند.
حتی در مقایسه با استانداردهای گذشته، این بازی یک پسرفت بزرگ به حساب می‌آمد.


9. جوجوتسو کایسن: نبرد نفرین‌شده (Jujutsu Kaisen: Cursed Clash)

این بازی که با هدف جذب طرفداران انیمه Jujutsu Kaisen ساخته شده بود، فاقد گیم‌پلی عمیق و سیستم مبارزات جذاب بود.
بازی تنها با اتکا به شهرت انیمه منتشر شد و برای مخاطبانی که انتظار یک تجربه واقعی گیمینگ داشتند، چیزی جز ناامیدی به همراه نداشت.


10. پنووماتا (Pneumata)

Pneumata بازی

این بازی که ادعای یک تجربه ترسناک را داشت، به دلیل باگ‌های فراوان، داستان‌سرایی سطحی، و صداگذاری ضعیف، نتوانست انتظارات را برآورده کند. طراحی دشمنان و هوش مصنوعی آن‌ها نیز به‌شدت ضعیف بود و تجربه بازی را کسل‌کننده کرده بود.


نتیجه‌گیری

سال 2024 به ما نشان داد که تنها نام‌های بزرگ و بودجه‌های کلان تضمین‌کننده موفقیت نیستند. این سال درس بزرگی برای توسعه‌دهندگان بود که کیفیت، نوآوری، و احترام به مخاطبان همیشه باید در اولویت باشند.
نظر شما چیست؟ آیا تجربه‌ای از این بازی‌ها داشته‌اید؟ کدام‌یک شما را بیشتر ناامید کرد؟ در بخش نظرات با ما به اشتراک بگذارید.

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *