بازی آبزرویشن (اپیک گیمز)

نگاهی بر بازی آبزرویشن

بازی‌های مشاهده‌ای یک ژانر منحصربه‌فرد در طیف گسترده‌تر بازی‌های ویدیویی هستند که بر بررسی دقیق، تجزیه و تحلیل دقیق و داستان سرایی همه جانبه تأکید دارند. آنها بازیکنان را به تماشای دقیق محیط اطراف خود به چالش می کشند و اغلب نیاز به توجه شدید به جزئیات، تشخیص الگو و مهارت های حافظه دارند. این سبک به ویژه جذاب است زیرا عناصری از حل پازل، کاوش و گیم پلی روایت محور را با هم ترکیب می کند.

ویژگی ها و گیم پلی بازی آبزرویشن

• ادغام روایت:

بازی آبزرویشن مشاهده ای اغلب دارای یک جزء روایی قوی هستند. بازیکنان فقط در حال حل پازل نیستند، بلکه در حال کشف یک داستان هستند. معمولاً با یافتن و تفسیر بازیکنان سرنخ‌ها، طرح به تدریج آشکار می‌شود. به عنوان مثال، بازی‌هایی مانند Return of the Obra Dinn از مشاهدات بازیکن استفاده می‌کنند تا داستانی درباره سرنوشت اسرارآمیز یک کشتی جمع کنند. این ادغام روایت و گیم پلی تجربه ای فراگیرتر و جذاب تر ایجاد می کند.

• تعامل محیطی:

یکی از ویژگی های کلیدی بازی های مشاهده ای، توانایی تعامل با محیط است. ممکن است بازیکنان برای پیشرفت نیاز به دستکاری اشیاء، جستجو در اسناد یا گردآوری اطلاعات از منابع مختلف داشته باشند. این تعامل باعث می شود که بازیکن احساس کند یک شرکت کننده فعال در دنیای بازی است. به عنوان مثال، در «شاهد»، بازیکنان با حل پازل هایی که به طور یکپارچه در منظره ادغام شده اند، با محیط تعامل می کنند.

• حل پازل:

محور اصلی این ژانر پازل هایی هستند که نیاز به مشاهده دقیق دارند. این پازل ها می توانند از وظایف تشخیص الگو تا چالش های منطقی پیچیده تر باشند. بازی‌های مشاهده اغلب از بازیکنان می‌خواهند که به جزئیات ظریفی توجه کنند که ممکن است در ژانرهای دیگر نادیده گرفته شوند. بازی هایی مانند سری Myst یا The Room در این زمینه مثال زدنی هستند و پازل های پیچیده ای را در اختیار بازیکنان قرار می دهند که حل آنها نیازمند مشاهده دقیق و تفکر است.

• اکتشاف:

بازی آبزرویشن کاوشی استکه یک جنبه اساسی از بازی های مشاهده است. بازیکنان تشویق می شوند تا هر گوشه و کنار دنیای بازی را کاوش کنند و اغلب به کنجکاوی با سرنخ های پنهان یا تخم مرغ های عید پاک پاداش می دهند. این کاوش می تواند هم فیزیکی باشد، هم از نظر جهت یابی در فضای بازی و هم فکری از نظر کشف داستان. “Firewatch” نمونه ای از این ویژگی است، جایی که کاوش در محیط طبیعی هم خط داستان و هم توسعه شخصیت را نشان می دهد.

• رابط کاربری مینیمالیستی:

برای بیشتر غرق شدن و تشویق تمرکز بر روی محیط، بازی های مشاهده ای اغلب از یک رابط کاربری مینیمالیستی (UI) استفاده می کنند. فقدان عناصر نفوذی HUD تضمین می کند که بازیکنان همچنان با دنیای بازی درگیر می شوند. این انتخاب طراحی در بازی‌هایی مانند Gone Home مشهود است، جایی که فقدان یک رابط کاربری سنتی بازیکنان را تشویق می‌کند تا روی محیط اطراف خود و داستانی که از طریق جزئیات محیطی گفته می‌شود تمرکز کنند.

• طراحی صدای اتمسفر:

طراحی صدا نقش مهمی در بازی های مشاهده ای دارد. صداهای محیطی، موسیقی و نشانه های صوتی ظریف می توانند توجه بازیکنان را هدایت کنند، خلق و خوی ایجاد کنند و لایه های بیشتری از داستان سرایی را ارائه دهند. در “What Remains of Edith Finch”، منظره صوتی به طرز پیچیده ای طراحی شده است تا تأثیر احساسی روایت را افزایش دهد و بازیکنان را عمیق تر به تجربه بکشاند.

سیتیز: اسکای لاینز (اپیک گیمز)

گرافیک بازی آبزرویشن

گرافیک بازی‌های مشاهده‌ای برای ایجاد یک تجربه همه‌جانبه، محوری هستند، زیرا برای پشتیبانی از مکانیک‌های گیم‌پلی متمرکز بر بررسی و کاوش، باید جزئیات و منسجم باشند.

• بافت های با وضوح بالا:

بافت های دقیق ضروری هستند زیرا تضمین می کنند که بازیکنان می توانند اشیا و محیط ها را از نزدیک بررسی کنند. بازی‌هایی مانند «ناپدید شدن اتان کارتر» از بافت‌های واقع‌گرایانه برای ایجاد دنیایی متقاعدکننده و غوطه‌ور استفاده می‌کنند که به بازیکنان این امکان را می‌دهد تا جزئیات لازم برای حل پازل را انتخاب کنند.

• تنوع سبک هنری:

سبک هنری می تواند به طور گسترده ای در بین بازی های مشاهده ای متفاوت باشد، از فوق واقع گرایانه تا سبک. بازی‌ای مانند Return of the Obra Dinn از سبک هنری تک رنگ 1 بیتی متمایز استفاده می‌کند که نه تنها آن را از نظر بصری متمایز می‌کند، بلکه با مکانیک بازی ادغام می‌شود، جایی که بازیکنان باید از طریق مشاهده دقیق استاتیک، سرنوشت خدمه کشتی را استنتاج کنند. ، صحنه های تابلویی.

• نور و سایه:

استفاده موثر از نور و سایه ها جو را بهبود می بخشد و می تواند توجه بازیکنان را هدایت کند. در «در میان خواب» استفاده از نور برای ایجاد حس ناراحتی و هدایت بازیکنان به محیط بسیار مهم است. سایه ها همچنین می توانند عناصر حیاتی را پنهان یا آشکار کنند و لایه دیگری را به چالش مشاهده اضافه کنند.

• جزئیات محیطی:

محیط‌های موجود در بازی‌های مشاهده اغلب دارای جزئیات فراوان هستند، پر از اشیا و صحنه‌هایی که به روایت و گیم‌پلی کمک می‌کنند. «همه به رپچر رفته‌اند» در این امر برتری دارد، با دنیایی که به دقت ساخته شده است تا داستانی را از طریق خانه‌های متروکه، یادداشت‌های پراکنده و جلوه‌های شخصی‌اش روایت کند که همه با دقت زیادی ارائه شده‌اند.

• انیمیشن های واقع گرایانه:

انیمیشن های واقع گرایانه به باورپذیری دنیای بازی کمک می کنند. شخصیت ها، اشیاء و عناصر محیطی که حرکت می کنند و به طور واقع بینانه به اقدامات بازیکن واکنش نشان می دهند، غوطه وری را افزایش می دهند. در «Firewatch» حرکات و تعاملات قهرمان داستان با محیط روان و واقعی است که به واقع گرایی کلی بازی کمک می کند.

• پالت رنگ و جو:

انتخاب پالت رنگ می تواند به طور قابل توجهی بر روحیه و فضای بازی تأثیر بگذارد. بازی های مشاهده ای اغلب از رنگ برای برانگیختن احساسات یا برجسته کردن عناصر مهم استفاده می کنند. “The Witness” از یک پالت رنگی پر جنب و جوش و متنوع برای تشخیص مناطق مختلف محیط جزیره خود استفاده می کند و به بازیکنان کمک می کند تا پازل های به هم پیوسته بازی را هدایت کنند و درک کنند.

بازی Civilization VI (اپیک گیمز)

نتیجه

در نتیجه، بازی‌های مشاهده ترکیبی منحصربه‌فرد از عمق روایت، تعامل محیطی، و حل معماهای پیچیده را ارائه می‌دهند که همگی در تصاویر و مناظر صوتی با دقت ساخته شده‌اند. این ویژگی‌ها با هم ترکیب می‌شوند و تجربه‌ای جذاب و همه‌جانبه را ایجاد می‌کنند، جایی که بازیکنان نه تنها شرکت‌کنندگان منفعل هستند، بلکه کارآگاهانی فعال هستند که داستان و چالش‌هایی را که برای آن‌ها ارائه می‌شود ترکیب می‌کنند.