اگه سریال Arcane رو دیده باشین، حتما میدونین که رابطه وی و جینکس یکی از عمیقترین و پیچیدهترین داستانهای خواهرانهای است که تا حالا توی انیمیشن دیدیم. این دو از کودکی خیلی به هم نزدیک بودن و شاید بشه گفت که بزرگترین حامی همدیگه بودن. اما زندگی خیلی زود این رابطه رو به چالش کشید و کاری کرد که این دو خواهر بیشتر از هر چیزی با درد و رنج، حسرت و گناه مواجه بشن.
![Vi & Jinx](https://g4a4.com/wp-content/uploads/2024/11/17310932052931-min.jpg)
روزهای خوب کودکی
وی و پاودر (که بعدا جینکس میشه) توی یک دنیای خیلی سخت و پر از خطر بزرگ شدن. اما همیشه توی این دنیای پرآشوب، وی تمام تلاشش رو میکرد که از خواهر کوچکترش محافظت کنه. شاید شما هم یادته وقتی که بچه بودیم، توی بازیهای کودکانه، خیلی از ماها یه جورایی قهرمان بودیم و دوست داشتیم همیشه به کسی که دوستش داریم کمک کنیم. وی هم دقیقا همونطور بود. حتی اگه پاودر اشتباه میکرد یا توی بازیها ترسیده بود، وی همیشه با یه کلمه دلگرمکننده یا یک عمل محافظتکننده، به پاودر آرامش میداد. جمله معروف وی که میگه “وقتی من اینجا هستم، هیچ هیولایی به تو آسیب نمیزنه”، یه نشونه از همون حمایت بیپایان بود. این جملهای بود که به پاودر میگفت تا به اون اطمینان بده هیچچیزی نمیتونه بهش آسیب بزنه. وی نه فقط خواهرش، بلکه همدمش هم بود.اما متاسفانه این دنیای آروم و پر از محبت خیلی زود به هم میریزه و همهچیز تغییر میکنه. یه اتفاق وحشتناک، که به نظر میرسید هیچوقت نتونه این رابطه رو تغییر بده، شروع کنندهی یک دنیای جدید برای این دو خواهر میشه.
![وی و پاودر](https://g4a4.com/wp-content/uploads/2024/11/2021-11-arcane-league-of-legends-review-66cc7d0d2b5676090d024fa2.webp)
فروشگاه G4A4 برای اولینبار در ایران با شارژ خودکار رایت پوینت سرعت انجام شدن سفارشات RP را به میزان قابل توجهی افزایش داده است و در کنار این موضوع بهترین قیمت ممکن را برای محصولات لیگ آو لجندز خود در نظر گرفته است.
انفجار هگزجم و آغاز یک بحران
همونطور که میدونین، انفجار هگزجم یکی از لحظات بحرانی و تعیینکننده در سریال Arcane است. این انفجار نه تنها خیلیها رو کشته، بلکه باعث شد که رابطه وی و پاودر، که یه روزی پر از عشق و حمایت بود، کاملا به هم بریزه. وی، برای اینکه بتونه از مرگ بقیه جلوگیری کنه، سعی کرد خودش رو تسلیم کنه. اما وندر (پدرخواندهشون) به هیچوجه نمیخواست که وی رو از دست بده و به سرعت در اتاقش قفلش کرد. این تصمیم وندر در نهایت باعث میشه که وی دوباره از زندان آزاد بشه، اما دیگه خیلی دیر شده بود.
![](https://g4a4.com/wp-content/uploads/2024/11/arcane-vander-min.jpg)
پاودر، که خیلی وقت بود که حس میکرد وی او رو ترک کرده، این دفعه داغونتر از همیشه بود. وقتی که او بمب رو منفجر کرد، باعث مرگ افرادی شد که وی خیلی به اونها وابسته بود. وندر و کلاغر، که برای وی شبیه پدر و مادر بودن، کشته شدن و وی هیچوقت نتونست با این حقیقت کنار بیاد. این اتفاق تاثیر بسیار بدی روی وی گذاشت و احساس گناه و خشم شدید از اون موقع همراهش شد. حتی در یک لحظه عصبانی، وی به خواهرش حمله کرد و او رو “جینکس” خطاب کرد.این حمله به پاودر، شاید مهمترین نقطه عطف در داستان این دو خواهر باشه. چون با این اتفاق، نه تنها روابطشون به هم ریخت، بلکه وی به عنوان کسی که همیشه از پاودر محافظت میکرد، احساس کرد که خودش هم گناهکار بوده.
![](https://g4a4.com/wp-content/uploads/2024/11/Arcane_S2_Reviews1-min.jpg)
سالها جدایی و تنشهای بیشتر
بعد از اون اتفاق، این دو خواهر برای سالها از هم جدا بودن. وی توی زندان بود و پاودر هم برای مدت زیادی هیچ خبری از او نداشت. پاودر حتی فکر میکرد که وی دیگه زنده نیست و همین تصور باعث میشد که حس کنه همه چیز تموم شده. اون در این مدت با خودش دست و پنجه نرم میکرد و در عین حال یه شخصیت جدید به نام جینکس پیدا کرده بود. دیگه پاودری که وی توی بچگی میشناخت، وجود نداشت. جینکس، که دیگه تبدیل به یه شخصیت دیوانه و با تصمیمات نابجا شده بود، با ترس از اینکه وی اون رو ترک کرده باشه، به شدت از همه دوری میکرد. به همین دلیل وقتی وی بعد از سالها از زندان آزاد شد، شرایط کاملاً تغییر کرده بود.
![Jinx & Vi & Silco](https://g4a4.com/wp-content/uploads/2024/11/arcane-1-image-min.jpg)
با وجود این همه تغییرات، وی همچنان از جینکس مراقبت میکرد. حتی وقتی همه بهش میگفتن که جینکس دیگه هیچچیز از اون پاودر قبلی نیست و خیلی بد شده، وی دست از تلاش برای کمک برداشته نمیزد. وی با اینکه جینکس رو خیلی متفاوت میدید، اما هنوز هم به او اهمیت میداد و سعی میکرد که به هر شکلی که شده، به او نزدیک بشه. جینکس هم به طور ناخودآگاه هنوز نسبت به وی حسهایی داشت. شاید در دلش، هنوز هم چیزی از اون خواهر کوچکتر بیگناه باقی مونده بود.
![تنش های احساسی جینکس و وی](https://g4a4.com/wp-content/uploads/2024/11/AAAAQb0zGFD8Njm7h1iXsnNKiPrHFFB4tF8kDjfm0YgkTgNtCU5UOzTOVE2BMeYiBtSQDB3uMvHytEJ2SKY97mTSHGw6Y8EHKX2spX7cNSYCuyNAin_uWCP2naUB3PsAyQUTKeu8EOnlyvvBN2VQVty3mC5mGIU-min.jpg)
لحظههای احساسی و تصمیمات تلخ
یکی از لحظات مهم در فصل اول، زمانی بود که جینکس، وی رو میدزده و اون رو توی شرایطی قرار میده که وی مجبور میشه به گذشته فکر کنه. اینجاست که وی به جینکس میگه که هنوز هم اونها خواهرن و هیچچیز نمیتونه این رابطه رو از بین ببره. ولی وقتی سیلکو وارد داستان میشه و به جینکس یادآوری میکنه که اون چقدر تغییر کرده، جینکس با قلبی شکسته تصمیم میگیره که نه تنها با وی بلکه با همه چیز خداحافظی کنه. این تصمیمات، به نوعی هم نشوندهندهی مبارزههای درونی جینکس هستند و هم بیانگر اون چیزی که وی هیچ وقت نمیخواست: از دست دادن خواهرش.
![لحظههای احساسی و تصمیمات تلخ](https://g4a4.com/wp-content/uploads/2024/11/arcane_season_1_cover_art_gkids_1590_11zon-min.jpg)
پایان تلخ و دیدار دوباره
اما چیزی که بیشتر از همه در سریال Arcane غمانگیز است، تصمیم جینکس در نهایت برای کشتن سیلکو است. این کار جینکس رو به جایی میرسونه که دیگه هیچچیز نمیتونه اون رو متوقف کنه. در این لحظه، اون در شرایطی قرار میگیره که هیچچیز جز کشتن سیلکو و انتخاب سرنوشت خودش به ذهنش نمیرسه. اما همین تصمیم، رابطهی این دو خواهر رو به شکل غیرقابل برگشتی خراب میکنه.
![تصمیمات سرنوشت ساز](https://g4a4.com/wp-content/uploads/2024/11/FDMmYKCVUAIyCIT-scaled-1.webp)
بعد از سالها جدایی، بالاخره وی توسط کیتلین از زندان آزاد میشه و جینکس از این موضوع باخبر میشه. جینکس با شعلهای آبی که وی به اون داده بود، بالاخره به دیدار خواهرش میره. دیدار این دو روی پشت بام، لحظهای پر از احساسات و خاطرات گذشته است. وی سعی میکنه که توضیح بده کجا بوده و چه چیزهایی رو از دست داده. اما این لحظه، خیلی زود خراب میشه چون جینکس با دیدن کیتلین فکر میکنه که این همه یه توطئه برای دستگیریشه.
![دیدار دوباره پس از سال ها جدایی](https://g4a4.com/wp-content/uploads/2024/11/AAAAQWTu8bXowmZ5nL5bPhfRlu2A1QcPpocHWbhTICABAx_dZS_YKcxEAIKfza5B7R7ck_0gPu8R_A0EQCWuV2u_Wq9qJFEIG2NDmwTH3zFq2wYjbfGvJmFIdTGymwpqLdpLT4-OI6J0pD4YYJY9pMgSxiQTN5I-min.jpg)
پیوند شکسته و تلاش برای بازسازی
رابطه وی و جینکس توی سریال Arcane پر از عشق، درد، گناه و تلاش برای بازسازیه. این دو خواهر، که یه روز روزگار خوبی داشتن و همیشه کنار هم بودن، حالا توی دنیای پر از دروغ، خیانت و تصمیمات سخت به دنبال راهی برای کنار اومدن با همدیگه هستن. سوال اینجاست که آیا این دو خواهر میتونن دوباره کنار هم باشن؟ آیا میتونن گذشته رو فراموش کنن و به هم کمک کنن؟ این سوالیه که هنوز بیپاسخه و شاید تا آخر داستان هم هیچوقت پاسخی براش پیدا نشه. اما همونطور که سریال نشون میده، در نهایت همیشه یه امیدی هست که شاید بتونن این رابطه شکسته رو دوباره بسازن.
![پیوند شکسته و تلاش برای بازسازی](https://g4a4.com/wp-content/uploads/2024/11/Picture1-2.png)
آخرش چی میشه؟
در فصل دوم آرکین، داستان به اوج پیچیدگی و تنش میرسد.
جینکس که بهطور کامل از هرگونه کنترل یا اطمینان برخوردار نیست، از گذشتهاش بیشتر جدا میشود و در نهایت به یک دشمن کامل تبدیل میشود. او تحت تأثیر آشوبها و بحرانهای درونیاش، به اقدامات تخریبی شدیدتری دست میزند. این تحولات باعث ایجاد درگیریهای شدیدتری میان وی و جینکس میشود که به یک نقطه انفجار نزدیک میشود.
![اوج پیچیدگی و تنش](https://g4a4.com/wp-content/uploads/2024/11/Arcane_S2_Reviews7-min.jpg)
وی، که در این فصل درگیر انتخابهای اخلاقی و دشوار زیادی است، در پایان به یک تصمیم بزرگ میرسد. او نمیتواند بهطور کامل از جینکس فاصله بگیرد و از سوی دیگر، به مأموریت خود برای محافظت از پلتوور و شهروندانش ادامه میدهد. این کشمکشهای درونی او در نهایت منجر به جنگی میان او و جینکس میشود که با آسیبهای زیادی همراه است.
![جنگی میان وی و جینکس که با آسیبهای زیادی همراه است.](https://g4a4.com/wp-content/uploads/2024/11/arcane-season-2-posters-clues_11zon-min.jpg)
کیتلین و دیگر شخصیتهای پلتوور نیز همچنان در تلاشاند تا نظم را در شهر برقرار کنند، اما این روند با چالشهای سیاسی و اجتماعی پیچیدهتر میشود. بخش عمدهای از فصل دوم به بحرانهای اخلاقی و تصمیماتی اختصاص دارد که در نهایت نه تنها سرنوشت شخصیتها، بلکه سرنوشت دو شهر پلتوور و زاون را تعیین میکند.
![کیتلین به عنوان یک فرمانده با استایل نظامی در دنیای "Arcane" معرفی میشود.](https://g4a4.com/wp-content/uploads/2024/11/2cd0da465b0a6260d61d1a5c60fac55c89868e80-1461x800-min.jpg)
در نهایت، در پایان فصل دوم، انفجارهای شخصی و اجتماعی به جایی میرسند که برای شخصیتها هیچ برگشتی وجود ندارد. فضای نابسامان و پیچیدهای که در طول فصل ایجاد شده است، نشاندهنده این است که ممکن است آینده شخصیتها به شکلی غیرقابل بازگشت تغییر کند، و این پایان فصلی تاریک و پر از ابهام را رقم میزند.
این پایانبندی، هم برای طرفداران سریال Arcane و هم برای کسانی که به دنبال پردازشهای روانشناختی و فلسفی در دنیای داستانها هستند، جنبههای عمیق و تحلیلبرانگیزی دارد.