توضیحات
- پلتفرم: اپیک گیمز (Epic Games)
- منطقه: آزاد
- زمان انجام سفارش: ۳۰ دقیقه الی ۲۴ ساعت
- اطلاعات اکانت Epic Games خود را در فرم زیر وارد کنید.
معرفی بازی Hello Neighbor: Hide and Seek
Hello Neighbor: Hide and Seek: برآورده نشدن انتظارات یک چیز است، گول خوردن و احساس تحقیر کردن یک چیز دیگر. شاخصترین مثال مورد دوم، بازی No Man’s Sky است. هلو گیمز با وعدههای عجیب و غریب و تبلیغات عظیمی که برای بازیاش راه انداخته بود، بازیاش را به پدیدهی قرن بدل کرد اما به محض عرضهی بازی با یک اثر پوچ مواجه شدیم که به تازگی و با آپدیتهای فراوان تبدیل به چیزی شده است که قرار بود از ابتدا باشد. داینامیک پیکسل اما برای Hello Neighbor سر و صدایی راه نینداخت. صرفا به واسطهی طراحی هنری جذاب بازی و ایدهی آن و تریلرهای به شدت امیدوارکنندهای که برای فاجعهاش ساخته بود، نظر خیلیها از جمله خود من را جلب کرد. نتیجه اما نهتنها ناامیدکننده است، بلکه غیرقابل بازی، اعصاب خرد کن و توهینآمیز است. بعد از چند ساعت وقت تلف کردن در بازی به ارزش پنهان طراحی مرحله پی بردم، به ایدههایی که به تنهایی هیچ ارزشی ندارند و این پیادهسازی آنهاست که مخاطب را درگیرشان میکند یا حس تنفرش را برمیانگیزد. فرار کردن از دست یک همسایهی سبیلکلفت مرموز و گشت و گذار در خانهاش برای پیدا کردن رمز و رازش ایدهی جالبی برای یک بازی مستقل سهبعدی به نظر میرسد که طراحی هنری بسیار خوبی هم دارد و پتانسیل این را دارد که ماندگار شود و سازندهاش را معروف کند. اما بازی به سادگی همهی این موارد را با یک گیمپلی ناقص، باگهای فراوان و معماهایی که مطلقا با عقل جور در نمیآیند به اثری تبدیل کرد که بیشتر از این که یک بازی بد باشد، یک تجربهی تلخ است.
Hello Neighbor شروع امیدوارکنندهای دارد. محلهی سوت و کور، یک پسربچهی کنجکاو و همسایهی مرموزی که باید سر از کارش دربیاوریم. این پسربچهی بینام در دنیایی که هیچ کدام از کلماتی که در آن میبینید معنی نمیدهند و صرفا ترکیبی از حروف انگلیسی هستند، مشغول توپبازیاش است که جیغ و داد کسی را از خانهی همسایه میشنود. از درون پنجره نگاه میکند و همسایهی سیبیلو را میبیند که در را روی کسی قفل میکند و کلیدش را در اتاق زیر شیروانی، روی یک میز قرمز میگذارد. مأموریت مشخص شد: برداشتن کلید و رفتن به اتاق قفل شده. با یکی دو بار دور زدن اطراف خانه، راههای زیادی برای ورود به آن پیدا میکنید و چیزهایی هم در حیاط آن پیدا میکند که میتوانند مورد استفاده قرار بگیرند. پسرک بازی میتواند حداکثر چهار شئ را با خود حمل و در مواقع نیاز از آنها استفاده کند. (در کدام بازی تا به حال برای کار رایجی مثل برداشتن یک شئ از روی زمین، باید دکمهای را به جای فشردن نگه دارید؟) مشکلات از وقتی که در خانه را بازی میکنید آغاز میشوند. سعی میکنید جلوی چشم همسایه نباشید و به اتاقهای مختلف سرک میکشید، در کمد قایم میشوید و با آهنگی که هنگام نزدیک شدن او پخش میشود هول میکنید، اما همینکه برای دفعهی اول گیر همسایه بیافتید بازی روی ناخوشش را نشان میدهد. انیمیشن نزدیک شدن همسایه به شما انقدر بیروح و کار نشده است که من دفعهی اول فکر کردم مشکل از بازی است، نه طراحان بیحوصلهی آن. همسایه به شما نزدیک میشود و در همان حالت میماند، هیچ انیمیشنی برای فراتر از راه رفتن برای او طراحی نشده و حتی نگاهش هم به دلیل قد بلندترش به شما نیست. این فقط یکی از مواردی است که شما را از بازی زده میکند. او وقتی از دور شما را میبیند، به سمت شما چیزهایی پرتاب میکند تا مثلا جلوی دویدنتان را بگیرد. گوجه (!) یکی از آن چیزهاست و احتمالا یک بشقاب هم پرت میکند که البته آن را نمیبینیم ولی پس از برخورد به زمین صدای شکستن میدهد اما اثری که ازش میماند مثل یک لکهی بزرگ سفید برفمانند است.
پلتفرم | اپیک گیمز |
---|---|
ریجن (منطقه) | آزاد |